۱۳۹۸ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

مجاهد شهید اکبر مفیدی


مشخصات مجاهد شهید اکبر مفیدی
محل تولد: خراسان
شغل: کارمند وزارت کشاورزي
سن: 50
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1361

متاسفانه از اين شهيد  قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را مي‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۲۸, چهارشنبه

درگذشت مجاهد صدیق علی‌اکبر کلاته


مجاهد خلق علی‌اکبر کلاته میمری پس از سه دهه مجاهدت در صفوف ارتش آزادی برای سرنگونی دیکتاتوری آخوندی روز دوشنبه ۲۶فروردین ۹۸ در بیمارستانی در آلبانی درگذشت و به همرزمان صدیق و شهیدش پیوست.

علی‌اکبر در اول فروردین ۱۳۴۴ در خانواده‌ای زحمتکش در نصرآباد اسفراین بدنیا آمد و فرزند کار و زحمت بود. در نوجوانی به کارهایی چون قالی بافی و مکانیکی پرداخت.در سال ۶۳ به سربازی رفت و در جنگی که خمینی دجال بر ادامه آن اصرار داشت، به اسارت نیروهای عراقی در آمد.

در سال ۶۸ با شناختی که از آرمانها و مبارزه مجاهدین پیدا کرده بود برای آزادی مردم و میهنش از چنگال بدترین دشمن ایران و ایرانی به ارتش صلح و آزادی پیوست و از آن پس به گواهی همه یارانش پیوسته و با شور و اشتیاق به انجام مسئولیتها و وظایفش در یکانهای ارتش آزادیبخش همت گماشت. همرزمانش سخت‌کوشی و تعهد او را می‌ستودند و شیفته صمیمیت و روحیه رزمنده‌اش بودند.

یکی از فرازهای درخشان رزم علی‌اکبر مقابله با توطئه‌های رژیم در دوران پایداری در اشرف و سیرک کثیفی بود که با بیش از ۳۰۰بلندگو برای شکنجه مستمر روانی و زمینه‌سازی حملات وحشیانه به‌راه انداخته بود.

رژیم آخوندی و اطلاعات بدنام آن که از پیوستن علی‌اکبر به ارتش آزادیبخش و مجاهدین گزیده بودند در سالهای پس از بحران جنگ در منطقه و اشغال عراق در سال ۱۳۸۲، به‌طور مستمر این مجاهد صدیق را با به کار گرفتن برخی اعضای خانوادهٔ او در داخل ایران تحت فشار می‌گذاشتند تا تسلیم شود. اما علی‌اکبر با ایستادگی بر پیمانش با خدا و خلق هر بار جنگ روانی دشمن را بر سر خودش خراب می‌کرد و از آزمایش خانواده سر فرازتر بیرون می‌آمد. این در حالی بود که اطلاعات آخوندها مانند تمام موارد مشابه در صورتی‌که او از مبارزه دست برمی‌داشت حاضر بود وسایل آسایش و رفاه او را در نزد خانواده‌اش در ایران تأمین کند. اما علی‌اکبر کسی نبود که به مبارزه برای نجات خلق، و عشق به مردم و ایران پشت کند و به همرزمانش خنجر بزند. او در نامه‌یی که در نشریه مجاهد شماره۷۴۸ مورخ ۱۰خرداد۱۳۸۴ در همین خصوص نوشت منتشر شد، می‌گوید: «بدین وسیله به‌ کسانی که مرا می‌شناسند و با خانواده و فامیل من آشنایی دارند، اطلاع می‌دهم که این‌جانب علی‌اکبر کلاته معمری، کسی را که آلت فعل و مزدبگیر وزارت اطلاعات آخوندی شود برادر خود نمی‌دانم و آنچه که مزدوران وزارت اطلاعات و خط‌دهندگان سفله و جنایتکار آن می‌گویند، در شأن و منزلت خودشان می‌باشد.

خانواده‌ام به‌خوبی مرا می‌شناسند و می‌دانند که در راه خدا و راه مردم هرگز قدمی فرو‌گذار نکرده و نمی‌کنم. من ۱۶‌سال است که افتخار رهروی راه مردم و راه سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران را داشته‌ام و از خداوند عز و جل مسئلت دارم که بیش‌از‌پیش مرا قرین نعمت خود نماید تا بتوانم رهروی مسئول و شایسته برای رهبریم خواهر مریم و برادر مسعود باشم و برای مردم قهرمان وطنم یک سرباز پیشتاز رهایی و آزادی باشم، آزادی که به‌دست دژخیمان رژیم آخوندی و مزدوران وزارت اطلاعات آخوندی به‌ زنجیر کشیده شده و هر روز در جای جای میهن عزیزم خواهران و برادران قهرمانم به‌همراه کلمهٔ مقدس آزادی سربریده می‌شوند و خون پاکشان فدیه راه رهایی ملت قهرمان ایران می‌شود.

وزارت اطلاعات رژیم آخوندی به‌جای تحت فشار قرار دادن خانواده‌ها و به‌خدمت‌گرفتن عناصر زبون و صدور «امان نامه»! بهتر است عمامهٔ ولی‌فقیه خود ر ا سفت بچسبد و فکری به‌حال بحرانهای لاعلاج خود کند.

امضاء: علی‌اکبر کلاته معمری -تاریخ: ۸۳/۱۲/۲۹»

در دوران پایداری در اشرف، مجاهد خلق علی‌اکبر کلاته در مقابله با حملات جنایتکارانه مزدوران به اشرف از جمله در ۶و۷مرداد۸۸، و ۱۹فروردین ۹۰ شرکت داشت و در سالهای پایداری در لیبرتی و پس از آن در برپا کردن اشرف ۳ در آلبانی همواره از افسران سخت کوش و مایه‌گذار پست مهندسی و تأسیسات بود.

در یک سال اخیر و به‌خصوص در دوره‌یی که بیماریش شدت گرفته بود، روحیه‌ٔ استوار و رزمنده و مقاوم داشت و تحسین همرزمانش را که از او مراقبت می‌کردند، برمی‌انگیخت.

این مجاهد صدیق که انقلاب درونی مجاهدین را تولد آرمانی جدیدی برایش بود، به‌طور مستمر و تا آخرین لحظات زندگیش از آموزشهای ضداستثماری و یگانه‌ساز آن، سرشار می‌شد و بر تعهداتش برای پیشبرد نبرد رهایی بخش علیه دیکتاتوری آخوندی تأکید می‌کرد.

او در نقشه مسیرش در خرداد ۹۷ و در شب قدر با تمسک به مولای متقیان علی(ع) و با دعا و آرزوی ثبات قدم در صفوف ارتش آزادی و نبرد سرنگونی می‌نویسد: «هر روز و هر ثانیه که می‌گذرد بر جنایات رژیم و به آمار کارتن خوابی و گورخوابی و کودکان بی‌سرپناه خیابانی افزوده می‌گردد. ولی با انقلاب خواهر مریم و تشکیلات پولادین حتماً و حتماً که خواهیم توانست و می‌توانیم بر این عهد خود با خدا و خلق یعنی سرنگونی محتوم دست‌یابیم و سایه مهر تابان را بر ایران زمین بگسترانیم و صلح و آزادی را به ملت ستمدیده به ارمغان ببریم. تا مرهمی باشیم بر سرانگشتان خونچکان دخترکان کار و قالیباف و مرهمی بر دل پدرانی که برای لقمه نانی بر سر سفره عزیزان خود مجبور به فروش اعضای بدن خود می‌گردند».

خانم مریم رجوی با درود به روان پاک مجاهد خلق علی‌اکبر کلاته که با رزمی سی ساله۳۰ساله در صفوف ارتش آزادی، در برابر تمامی توطئه‌ها و تهاجمات جنایتکارانه دشمن به‌خصوص در دوران ۱۴ساله پایداری در اشرف و لیبرتی دلیرانه ایستاد، تأکید کرد: با تسلیت به‌خاطر فقدان دریغ انگیز این مجاهد صدیق، یقین دارم که یاران و همرزمانش جای خالی او را با رزمی استوارتر پر خواهند کرد.

خوشا به سعادتش که سرفرازانه به عهد خود با خدا و مردم ایران وفا کرد.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

مجاهد شهید شکرالله مشکین فام


مشخصات مجاهد شهید شکرالله مشکین فام
محل تولد: بجنورد
شغل: -
سن: -
تحصیلات: -
محل شهادت: مشهد
تاریخ شهادت: 1359

🌷ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
🌷محصول دعا در ره جانانه نهادیم
🌷در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
🌷این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۱۵, پنجشنبه

جاودانه فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق آسیه رخشانی


مشخصات مجاهد شهید آسیه رخشانی
محل تولد: -
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 28
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1390

تبریک وطن چه دخترانی داری
در بحر عجب دل افکنانی داری
در رزم پر از حماسه عصر نوین
از شیرزنان تهمتنانی داری

تولد: ۱۳۶۲
شهادت: ۱۹فروردین ۱۳۹۰- اشرف
پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران: ۱۳۷8

«به‌عنوان یک مجاهد می‌گویم که حتی اگر حملاتی صدبار بالاتر از ۶-۷مرداد بشود، باز بیا بیا می‌گویم و می‌گوییم و اصلاً ما برای همین آمدیم، برای جنگ آمدیم... . بنابراین الآن وقت جنگ است و اگر در این میان شهادت و یا هر آزمایش و ابتلایی نصیبم شد، صد بار بیا بیا می‌گویم چون برای همین آمدم و شهادت که اصلاً خودش بالاترین افتخار است…»

این قسمتی از نامه مجاهد دلاور آسیه رخشانی است. آسیه در پایان هر نامه‌یی خود را برازنده نام مجاهد می‌دانست و چنین امضا می‌کرد مجاهد خلق و یا مجاهدتان آسیه.

شرایط خفقان در ایران، خانواده آسیه را ناگزیر از ترک ایران کرده بود و آسیه هیچوقت ایران را که به آن همواره عشق می‌ورزید ندید. در دوران جنگ کویت، آسیه نیز همچون دیگر کودکان مجاهدین در منطقه، از مادرش جدا شد و به آمریکا رفت. آسیه رخشانی به‌رغم داشتن یک زندگی مرفه در آمریکا هرگز از فکر مردم محروم ایران و جوانان هم‌سن و سالش باز نماند. او در سال ۱۳۷۷ عزم پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران کرد و یک اشرفی شد.

آسیه در روزهای تشدید محاصره و تهاجم همه‌جانبه دشمن علیه اشرف نوشت: همان‌طور که سوگند خون و نفسم را خوردم، یک بار دیگر عهد می‌بندم و تجدیدعهد می‌کنم که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم ولو هیچ وقت به پیروزی نرسیم ولو تا صد سالگی در اشرف بمانم یا این‌که قرار شود همین فردا شهید شوم، سوگند می‌خورم که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم جزء اون ۷۲تن برادر مسعود و خواهر مریم باشم و با تمام وجودم مجاهدت کنم و با اسم مجاهد خلق وارد قبرم شوم و خواهم شد. چون قبل از هر چیز، و قبل از هر پیروزی و شکست یا هر بحث دیگه‌ای، مجاهدین و خواهر مریم و برادر مسعود آرمان من هستند و بدون آنها زندگی برایم هیچ معنی ندارد. او یک بار در نامه‌اش به رهبر مقاومت نوشته بود:
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت هم این و هم آن
دل فدای تو، چون تویی دلبر
جان نثار تو چون تویی جانان
دل رهاندن زدست تو مشکل
جان فشاندن به پای تو آسان
راه وصل تو، راه پر آسیب
درد عشق تو، درد بی‌درمان
بندگانیم جان و دل برکف
چشم بر حکم و گوش بر فرمان
همه چیز نسل انقلابی زنان و دختران ایران زمین، شگفت و تحسین انگیز است. عزم، آرمان، عقیده، و این همه را از خلال جملات کوتاه و مختصری که در نامه‌ها و سوگندنامه‌هایشان نوشته‌اند می‌توان دریافت. به این عبارات نگاه کنید آیا این سخنان یک دختر جوان با همه آمال و آرزوهای زندگانی متعارف است، یا سخنان یک انقلابی عارف شیدای رهایی.

«دنیای خلص انقلابی، آدم را، با شما پر می‌کند. مردم کوتاه نمی‌آیند آنها چشمانشان را به تو دوختند و تو کسی هستی که فدا می‌کنی برای خدا، برای خلق و برای آزادی یک ملت. و امیدشان تو هستی از خدا می‌خواهم لیاقت رزم در رکابت را به من بدهد»

آری! شناخت این نسل، مثل شناخت همه گنجهایی که یک ملت می‌تواند داشته باشد، به گذشت زمان نیاز دارد. آن‌گاه که ایران از ستم و زنجیر ارتجاع، رها شد. درهمان آینده‌ای که عزم همین زنان و همین دختران، آن را به وجود خواهد آورد. و آنها برای آن قسم خوردند:
آسیه از اهالی خون‌گرم سیستان و بلوچستان بود. با این‌که هرگز آن‌جا را ندیده بود، اما سرشار از عشقی عمیق به خلق‌اش بود. همواره اخبار قیام مردم را دنبال می‌کرد و مردم را قدرت لایزالی می‌دانست که وقتی اراده کند و توسط پیشتاز هدایت شود، هیچ نیرویی نمی‌تواند در برابرش بایستد.

«می‌فهمم که رسیدن مردم‌مان به آزادی و پیروزی با کلان تعهد ما مجاهدین گره خورده است و این دو جدای از هم نیست. به همین خاطر یقین دارم که ما مجاهدین مطمئناً به وظیفه و مسئولیت تاریخی خودمان پاسخ خواهیم داد. اللهم انصر المجاهدین، الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا»

و سرانجام او مشتاقانه به صحنه نبرد برای دفاع از خاک اشرف شتافت. اشرفی که برای او نه یک زمین که یک آرمان بود. آسیه با این‌که می‌دانست مزدوران پلید خامنه‌ای ـ مالکی خیلی نسبت به فیلم‌برداران کینه دارند و یکی از اولین اهداف سلاحهای خونریزشان فیلم‌برداران هستند، با این حال دلاورانه از صحنه‌های حماسه فروغ اشرف فیلم‌برداری می‌کرد. دوربین او همراه با آخرین تپشهای قلبش هم‌چنان به‌ثبت جنایات مزدوران و رشادتهای مجاهدان ادامه داد.

در آخرین ثانیه‌های حیات پرافتخارش وقتی یکی از خواهران فریاد می‌زد «آسیه نشونت کرده»، او حواسش به دیگران بود و فریاد می‌زد که بخوابید روی زمین و هم‌چنان به‌ثبت صحنه‌ها ادامه می‌داد.

«هیهات مناالذله، هیهات مناالذله، هیهات مناالذله. من مجاهد می‌مانم و مجاهد می‌میرم و هیچ حرف دیگری بر سر این موضوع ندارم. جسد من یا در اشرف خاک خواهد شد و یا در مسیر آزادی وطنم ایران و یا در خاوران کنار مجاهدان قتل‌عام شده. برای من هر لحظه و ثانیه در اشرف بودن و در سازمان مجاهدین بودن منت است و نعمت و از خدا هیچ چیز دیگر غیر از این نمی‌خواستم و نمی‌خواهم». این آخرین جملات آسیه رخشانی در آخرین تعهد نامه او بود.

آسیه هنوز هم در صحنه‌های مقدم نبرد حضور دارد در رود خروشانی که می‌رود بساط ارتجاع را از بیخ و بن برکند، آسیه و آسیه‌ها هنوز و همیشه در صفوف مقدم به پیش می‌تازند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

گرامی باد یاد و خاطره بهارآوران مروارید، سیدکاظم امینی سریده


مشخصات مجاهد شهید سیدکاظم امینی سریده
محل تولد: گناباد
شغل: مغازه دار
سن: 28
تحصیلات: -
محل شهادت: عراق
تاریخ شهادت: 1370

مجاهد شهید سیدکاظم امینی سریده در عملیات تدافعی مروارید در عراق به شهادت رسید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

گرامی باد یاد و خاطره بهارآوران مروارید، سیدحسن برکاتی


مشخصات مجاهد شهید سیدحسن برکاتی
محل تولد: طبس
شغل: کارمند وزارت کشاورزي
سن: 33
تحصیلات: -
محل شهادت: عراق
تاریخ شهادت: 1370

مجاهد شهید سیدحسن برکاتی در عملیات تدافعی مروارید در عراق به شهادت رسید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید مرتضی لقاء برازنده

مرتضی لقاء برازنده (امین) سال۱۳۳۶ در شهر مشهد به‌دنیاآمد. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه شد. مرتضی یکی از هزاران دانشجویی است که ...