مشخصات مجاهد شهید داریوش سلحشور
محل تولد: زابل
سن: ۱۹
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۹/۸
میلیشیای قهرمان داریوش سلحشور، در میان اسرای مجاهد خلق در زندان اوین، بهمهدی رضایی مشهور بود.
یک قهرمان ۱۹ساله دیگر که در تکرار تاریخی یک صحنه بیدادگاه فرمایشی، رژیم آخوندی و دژخیمان حاکم را به محاکمهای خفتبار کشاند. مجاهد شهید داریوش سلحشور، با خامکردن جلادان خمینی آنها را بر آن داشت تا با حضور خبرنگاران خارجی، برای او صحنه محاکمهای ترتیب بدهند. مزدوران رژیم بهخیال سوءاستفادههای تبلیغاتی از این نمایش، در جهت محکومیت سازمان و کسب اعتبار برای رژیم بیآبروی خمینی، نقشهها چیدند.
اما در این بیدادگاه که گیلانی جلاد بهعنوان رئیس و لاجوردی دژخیم در نقش دادستان ظاهر شده بودند، آنچنان ضربهای از این مجاهد خلق دریافت کردند که اینگونه نمایشات را برای همیشه فراموش کردند
مجاهد شهید داریوش سلحشور در قسمتی از دفاعیات پرشور خود، فریاد برآورد:
«... من الآن تو دادگاه می خواهم از خودم دفاع کنم ولی دفاع من به خاطر جونم نیست. چون من از وقتی با خدا و مردم و با مکتبم این عهد را بستم که در مسیر آنها حرکت کنم از جون خودم گذشتم واسه من فرقی نداره حکم دادگاه چی باشه...».
آخوند گیلانی (رئیس بیدادگاه) وقتی می گوید: «شما این را اطلاع دارید که ایجاد رعب و وحشت در جامعه ولو کسی را هم نکشید به عنوان محارب از نظر موازین فقه تشخیص داده می شود»، ازجمله می گوید: «... می خواستم بگم این برخورد خصمانه من با جمهوری اسلامی به چه سبب بود. مگه من کسی نبودم که قبل از انقلاب جلو تانک رفتم، کوکتل مولوتف جلو تانک انداختم. با رژیم شاه جنگیدم... تنها چیزی که باعث شد من سلاح به دست بگیرم یک چیز بود، فقط این بود که حس کردم، یعنی با ایمانی که به سازمان مجاهدین خلق داشتم و دارم و خواهم داشت و تا آخرین لحظۀ جونم خواهم داشت، این حس را کردم که رژیم حاکم دقیقاً با سرکوب آزادیها، در مقابل نیروهای انقلابی ایستاده ... من از همان روزی که قدم توی این راه گذاشتم پیه این تهمت ها را به خودم بستم. همانطوری که من ادعا دارم که امروز حسینی امام حسین را توی کربلا خارجی خواندند؛ محمد را دیوانه، علی را کافر خواندند... باشه چه باک، چه باک. من که می خواهم راه آنها را برم از محارب، مفسد، باغی و هرچی که بگن اعلام کنید... به احتمال صد درصد حکم اعدام من صادر میشه. من خیلی دوستام اعدام شدند. میرم پیش اونها. شهادت راه ماست...
دفاعی که دارم این است که به امید خدا و با یاری خلق قهرمان ایران، در تاریخ ایران ثبت خواهدشد که این اعمال نه تنها ضدانقلابی نیست، محاربه با خدا نیست بلکه دقیقاً در جهت انقلاب است و تاریخ این را ثابت خواهدکرد. و سیَعلمُ الذین ظَلَموا اَیّ منقلب ینقلبون...»
در این بیدادگاه سه مجاهد خلق (ناصر جعفری، داریوش سلحشور و مسعود میرزازاده) محاکمه شدند.
او پس از دفاعیات پرشورش مدتی طولانی تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت وسرانجام در روز هشتم آذرماه سال۶۰بهجوخه تیرباران سپردهشد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر