۱۳۹۹ خرداد ۶, سه‌شنبه

مجاهد شهید مهدی عربی‌خادر


مشخصات مجاهد شهید مهدی عربی‌خادر 

محل تولد: مشهد
سن: ۲۶
محل شهادت: مشهد
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷

مهدی عربی‌خادر، کشاورز زحمتکش و مقاوم اهل روستای خادر از توابع شاندیز خراسان بود. از همان اولین ساعت ورود به زندان نشان داد که سرفرازانه از مواضع سیاسی و هویت ایدئوژیکی خود به‌عنوان یک مجاهد خلق به هر قیمت دفاع خواهد کرد. در آخرین ملاقاتی که خانواده‌اش با او داشته‌اند به وی گفته بودند: «کوتاه بیا تا آزادت کنند».مهدی قهرمان قاطعانه به خانواده‌اش پاسخ داده بود: «مگر خون من از خون سایر مجاهدین رنگین‌تر است. وانگهی اگر آزاد هم بشوم به هر ترتیب ممکن خودم را به ارتش آزادیبخش خواهم رساند».

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۹ خرداد ۳, شنبه

مجاهد شهید حسن خانی


مشخصات مجاهد شهید حسن خانی

محل تولد: زاهدان
سن: ۲۴
تحصیلات: ديپلم
محل شهادت: -
تاریخ شهادت: ـ

متاسفانه از اين شهيد قهرمان عکس، خاطره و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را می‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۶, جمعه

روحانی مجاهد حبیب‌الله آشوری



روز ۲۸شهریور۶۰ آخوندهای مرتجع حاکم، دست به‌یکی از جنایتهای ضدانسانی خود زده و روحانی مجاهد حبیب‌الله آشوری را همراه با دسته‌یی دیگر از مجاهدین به‌جوخه تیرباران سپردند.
حبیب‌الله آشوری سال۱۳۲۰ در یک‌خانواده تهی‌دست کشاورز در یکی از روستاهای گناباد به‌دنیا آمد. زندگی پرمشقت خود را در مشهد ادامه داد و تحصیلات خود را در حوزه علمیه مشهد به‌پایان رساند. اما شهید آشوری برخلاف بسیاری از طلبه‌ها و آخوندهای دیگر از همان آغاز به‌تعلیمات قرون وسطایی رأیج آخوندی که سراپا تحجر و ارتجاع بود، تن نداد و با شوقی وافر به‌آموزش تاریخ، فلسفه و علوم اجتماعی پرداخت. 
او در سالهای پیش از ۵۰ تمام وقت خود را به‌آموزش جوانان انقلابی در مشهد اختصاص داد و در پرتو همین آموزشهای روشنگرانه توانست بسیاری از آنان را با ماهیت پلید ارتجاع آخوندی، که به‌نام اسلام و خدا دکان ریاکاری پر‌رونقی برای خود دست و پا کرده بودند، آشنا کند. پس از سال۵۰ و آشنایی با سازمان مجاهدین، شهید آشوری گویا که گمشده‌اش را یافته باشد، بی‌درنگ به‌سلک هواداران سازمان درآمد. از آن‌پس تمام زندگی این روحانی انقلابی و پاکباز در خدمت دفاع از سازمان قرار گرفت. خانه کوچک و ساده او کانون فعالی برای روشنگری دانشجویان و جوانان شد و در این میان شهید آشوری بود که با دلی مشتاق و پرشور اهداف سازمان را به‌آنان می‌شناساند. او با اعتقاد راسخ به‌ایدئولوژی ضد‌استثماری سازمان و مشی انقلابی مبارزه مسلحانه، به‌مبارزات خود سمت‌و‌سو داد و در این مسیر بارها توسط عمال ساواک دستگیر و زندانی شد. 
شهید آشوری علاوه بر زندان، مدتهای مدیدی را در تبعید در نقاط بد‌ آب ‌و‌ هوا نظیر ایرانشهر و دور از خانواده و با کمترین امکانات زیستی به‌سر برد. اما هربار استوارتر از گذشته به‌راهی که برگزیده بود وفادار ماند و با شوری بیشتر به‌مبارزات خود ادامه داد. او بارها گفته بود که: «از خدا می‌خواهم که مرگ مرا مرگ در راه مجاهدین قرار دهد». سال۵۴ پس از ضربه خائنانه اپورتونیستها که حیات سازمان را در تهدید جدی قرار داد و موجب پیدا شدن یک جریان راست انحرافی در مسیر مبارزه با دیکتاتوری شاه گردید، شرایط دشوارتری برای شهید آشوری به‌وجود آمد. 
او علاوه‌بر شاه، بایستی در‌برابر آخوندها و محافل ارتجاعی که فرصت را غنیمت شمرده و کینه‌های خود را نسبت به‌سازمان نشان می‌دادند ایستادگی می‌کرد. به‌ویژه بهشتی معدوم، خامنه‌ای، آخوند خزعلی و یزدی، شهید آشوری را به‌شدت تحت فشار قرار دادند و از او به‌خاطر حمایت از سازمان مجاهدین انتقاد کردند. اما شهید آشوری با هوشیاری، ماهیت توطئه ساواک را که به‌دست این قبیل آخوندهای مرتجع علیه مجاهدین اعمال می‌شد، شناخت و با قاطعیت در‌برابر آنها موضع گرفت. فشارها و تضییقات ساواک و مرتجعان ادامه یافت تا به‌آن‌جا که آخوند خزعلی حکم تکفیر او را صادر کرد. شهید آشوری در چنین شرایطی سالهای سخت اما پرباری را سپری کرد و بعد ‌از پیروزی انقلاب بود که توانست ارتباط مستقیم و فعالتری با سازمان برقرار کند. این اقدامات و فعالیتها که با‌صراحت و شجاعت بسیاری همراه بود، باعث شد که سردمداران ارتجاع کینه شدیدی از او به‌دل بگیرند. 
عاقبت در روز ۱۱آبان۵۹، زمانی که برای انجام کاری به‌محوطه ‌مجلس ارتجاع رفته بود، مورد شناسایی دیالمه، یکی از مرتجعان معروف مشهد و عضو مجلس ارتجاع که بعداً در‌جریان انفجار حزب جمهوری به‌هلاکت رسید، قرار گرفت و توسط پاسداران دستگیر گردید. این دستگیری غیرقانونی، اعتراض بسیاری از شخصیتها و گروههای مترقی را برانگیخت، اما آخوند معدوم قدوسی، که حکم دستگیری مجاهد شهید آشوری را صادر کرده بود، او را به‌زندان اوین فرستاد. در زندان، سردمداران ارتجاع سعی بسیار کردند تا او را از حمایت مجاهدین باز‌دارند. اما مجاهد شهید آشوری حتی یک‌لحظه نیز در ادامه مسیر زندگی انقلابیش تردید نکرد و همین بود که خشم لجام‌گسیخته ارتجاع تازه به‌دوران‌رسیده را برانگیخت. آنان درصدد انتقام‌کشی از شهید آشوری برآمدند و عاقبت با حکمی که به‌توطئه خامنه‌ای و توسط شخص خمینی صادر شده بود، او را به‌همراه دهها‌تن از دیگر مجاهدین پاکباز به‌جوخه تیرباران سپردند. یادش گرامی‌باد!

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۴, چهارشنبه

مجاهد شهید داریوش سلحشور


مشخصات مجاهد شهید داریوش سلحشور

محل تولد: زابل
سن: ۱۹
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۹/۸

میلیشیای قهرمان داریوش سلحشور، در میان اسرای مجاهد خلق در زندان اوین، به‌مهدی رضایی مشهور بود.
یک قهرمان ۱۹ساله دیگر که در تکرار تاریخی یک صحنه بیدادگاه فرمایشی، رژیم آخوندی و دژخیمان حاکم را به‌ محاکمه‌ای خفت‌بار کشاند. مجاهد شهید داریوش سلحشور، با خام‌کردن جلادان خمینی آنها را بر آن داشت تا با حضور خبرنگاران خارجی، برای او صحنه محاکمه‌ای ترتیب بدهند. مزدوران رژیم به‌خیال سوءاستفاده‌های تبلیغاتی از این نمایش، در جهت محکومیت سازمان و کسب اعتبار برای رژیم بی‌آبروی خمینی، نقشه‌ها چیدند.
اما در این بیدادگاه که گیلانی جلاد به‌عنوان رئیس و لاجوردی دژخیم در نقش دادستان ظاهر شده بودند، آنچنان ضربه‌ای از این مجاهد خلق دریافت کردند که اینگونه نمایشات را برای همیشه فراموش کردند
مجاهد شهید داریوش سلحشور در قسمتی از دفاعیات پرشور خود، فریاد برآورد: 
«... من الآن تو دادگاه می خواهم از خودم دفاع کنم ولی دفاع من به خاطر جونم نیست. چون من از وقتی با خدا و مردم و با مکتبم این عهد را بستم که در مسیر آنها حرکت کنم از جون خودم گذشتم واسه من فرقی نداره حکم دادگاه چی باشه...».
آخوند گیلانی (رئیس بیدادگاه) وقتی می گوید: «شما این را اطلاع دارید که ایجاد رعب و وحشت در جامعه ولو کسی را هم نکشید به عنوان محارب از نظر موازین فقه تشخیص داده می شود»، ازجمله می گوید: «... می خواستم بگم این برخورد خصمانه من با جمهوری اسلامی به چه سبب بود. مگه من کسی نبودم که قبل از انقلاب جلو تانک رفتم، کوکتل مولوتف جلو تانک انداختم. با رژیم شاه جنگیدم... تنها چیزی که باعث شد من سلاح به دست بگیرم یک چیز بود، فقط این بود که حس کردم، یعنی با ایمانی که به سازمان مجاهدین خلق داشتم و دارم و خواهم داشت و تا آخرین لحظۀ جونم خواهم داشت، این حس را کردم که رژیم حاکم دقیقاً با سرکوب آزادیها، در مقابل نیروهای انقلابی ایستاده ... من از همان روزی که قدم توی این راه گذاشتم پیه این تهمت ها را به خودم بستم. همانطوری که من ادعا دارم که امروز حسینی امام حسین را توی کربلا خارجی خواندند؛ محمد را دیوانه، علی را کافر خواندند... باشه چه باک، چه باک. من که می خواهم راه آنها را برم از محارب، مفسد، باغی و هرچی که بگن اعلام کنید... به احتمال صد درصد حکم اعدام من صادر میشه. من خیلی دوستام اعدام شدند. میرم پیش اونها. شهادت راه ماست...
دفاعی که دارم این است که به امید خدا و با یاری خلق قهرمان ایران، در تاریخ ایران ثبت خواهدشد که این اعمال نه تنها ضدانقلابی نیست، محاربه با خدا نیست بلکه دقیقاً در جهت انقلاب است و تاریخ این را ثابت خواهدکرد. و سیَعلمُ الذین ظَلَموا اَیّ منقلب ینقلبون...»
در این بیدادگاه سه مجاهد خلق (ناصر جعفری، داریوش سلحشور و مسعود میرزازاده) محاکمه شدند. 
او پس از دفاعیات پرشورش مدتی طولانی تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت وسرانجام در روز هشتم آذرماه سال۶۰به‌جوخه تیرباران سپرده‌شد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید



۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۶, سه‌شنبه

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۵, دوشنبه

مجاهد شهید صفر بی‌سپار


مشخصات مجاهد شهید صفر بی‌سپار

محل تولد: ايرانشهر
سن: ۲۸
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: شهریور ۱۳۶۷

متاسفانه از اين شهيد قهرمان عکس، خاطره و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را می‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید مرتضی لقاء برازنده

مرتضی لقاء برازنده (امین) سال۱۳۳۶ در شهر مشهد به‌دنیاآمد. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه شد. مرتضی یکی از هزاران دانشجویی است که ...