مجاهد شهید غلامرضا کنکیا

مشخصات مجاهد شهید غلامرضا کنکیا

محل تولد: مشهد

تحصیلات: دانشجو - فرانسه

سن: 32

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

«اگر زنده‌زنده مرا بسوزانند یا بدون هیچ‌گونه سلاح در مقابل کشتارگاههای رژیم ضدبشری خمینی قرار بگیرم باز فریاد برمی‌آورم "مرگ بر خمینی ‌ـ‌ درود بر رجوی"». دست‌نوشته غلامرضا کنکیا از اواخر سال۵۷ هوادار مجاهدین شد و در جنبش مجاهدین در مشهد شروع به کار کرد. برای ادامهٌ تحصیل راهی فرانسه شد و از همان ابتدا با انجمن دانشجویان مسلمان فرانسه به فعالیت پرداخت. 

مردادماه۶۵ به منطقه رفت. مدتی در ستاد تبلیغات بود و بعد در یکانهای رزمی سازماندهی شد.‌در چند رشته عملیات شرکت داشت و با جسارت و دلاوری جنگید. سرانجام در بالابلندترین فراز زندگیش در حماسهٌ کبیر فروغ جاویدان به‌شهادت رسید. 

«بچه‌ها ایمان داشته باشید در هر گلوله‌یی که از سلاح مجاهدین شلیک می‌شود و بر قلب دژخیمان ضدبشری می‌نشیند من آن گلوله‌ام، ما آن گلوله‌یی هستیم که بر سینهٌ دژخیمان فرو می‌نشیند و وارثان برحق خون تمامی شهیدان هیچ‌کس جز مسعود و مریم و سازمان مجاهدین خلق ایران و شماها نیستید. پس به داشتن چنین رهبری خدا را سپاسگزار باشید. ایران در وجود مسعود و مریم متبلور می‌گردد. ایران به‌جز و بدون این دو، چیزی جز ویرانه‌یی آکنده از فساد و فحشا و بیچارگی نیست و نخواهد بود. دلم می‌خواست که می‌بودم و روزی آمدن مسعود را به تهران می‌دیدم و عاشقانه در آغوشش می‌کشیدم و می‌بوسیدم…». وصیت‌نامه ـ ۲۰فروردین۶۶

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید قربان عزیزی

مشخصات مجاهد شهید قربان عزیزی

محل تولد: بجنورد

شغل: -

سن: 31

تحصیلات: متوسطه

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

قربان عزیزی در قیام ضد سلطنتی فعال بود ودر سال۵۸ در ارتباط با تشکیلات بجنورد به فعالیت پرداخت. تا ۳۰خرداد۶۰ به کار تبلیغی‌‌ ـ‌ افشاگرانه در روستاهای اطراف بجنورد ادامه داد. با شروع مبارزهٌ مسلحانه در تیمهای عملیاتی سازماندهی شد و در ۴عملیات و تظاهرات مسلحانه شرکت داشت. 

در سال۶۵ وقتی ندای «هل من ناصر ینصرنی» برادر مجاهد مسعود رجوی را که از قتلگاه امام حسین(ع) تمام خلق ایران را مخاطب قرار داده بود، شنید، بلادرنگ لبیک گفت و درصدد رفتن به منطقه برآمد تا خود را به صفوف مجاهدین در خط مقدم نبرد برساند. مرداد همان سال از کشور خارج شد. ‌در یک کشور همسایه مدتی با مشکل روبه‌رو شد، اما در نهایت چند ماه بعد به سازمان وصل شد و به منطقه اعزام گردید. 

قربان در یکانهای رزمی ارتش آزادیبخش سازماندهی شد و در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرد. در صحنهٌ عملیات به گفتهٌ همرزمانش رزمنده‌یی پرشور و جسور بود، در صحنهٌ بی‌امان می‌جنگید… سرانجام در یکی از درگیریها به‌شهادت رسید و خون پاکش پرچم پیروزی را سرخ‌فام کرد. او در تقاضانامه‌اش نوشته بود: «…تقاضای خودم را جهت پیوستن به صفوف ارتش آزادیبخش برای مبارزه با خمینی دجال و خون‌آشام…، از سازمان پردرخشش مجاهدین خلق ایران (اعلام) می‌نمایم. در این راه حاضر به فدای جان ناچیز خودم هستم… زیرا تحقق جامعه‌یی عاری از طبقات و ظلم و جور را تنها از (طریق) این سازمان و این رهبری می‌بینم. زندگی را جز بودن در سازمان و جز پیروی و سرسپاری به رهبران عقیدتیم نمی‌شناسم زیرا این سازمان و رهبری را تنها راه رهایی جامعه می‌دانم و از خدا می‌خواهم که مرا در انجام وظایف و مسئولیتهایم یاری کند و ضعفهایم را برطرف کند…».

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

درگذشت مجاهد صدیق و قهرمان اسماعیل رضایی

مجاهد خلق اسماعیل رضایی، که از سه دهه پیش، با پیوستن به ارتش آزادی زندگی خود را وقف مجاهدت در راه خدا و خلق و نبرد در مسیر سرنگونی رژیم آخوندی کرده بود، پس از یک‌سال نبرد با بیماری بامداد دوشنبه ۲۴تیر۹۸ در بیمارستانی در آلبانی درگذشت و به یاران صدیق و شهیدش پیوست.

اسماعیل که در سال ۱۳۴۴ در روستایی از توابع قوچان در خانواده‌یی زحمتکش به دنیا آمده بود پس از طی یک زندگی سخت و پر رنج و اعزام اجباری به جبهه‌های جنگ ضدمیهنی، در سال ۱۳۶۸ به ارتش آزادی پیوست و در همهٔ نبردها و فراز و نشیب‌های سه دهه گذشته در اشرف و لیبرتی شرکت و حضور فعال داشت.

دوران پایداری در اشرف، یکی از فرازهای حیات درخشان این مجاهد خلق در نبرد با رژیم آخوندی به‌ویژه در مقابله با توطئه‌های این رژیم بود، به‌ویژه در زمانی که آخوندها با بیش از ۳۰۰بلندگو برای شکنجه مستمر روانی و زمینه‌سازی حمله به اشرف، سیرک کثیفی تحت عنوان خانواده مجاهدین به‌راه انداخته بودند.

رژیم آخوندی و اطلاعات بدنام آن، که از پیوستن اسماعیل به ارتش آزادیبخش و مجاهدین گزیده بودند، این مجاهد صدیق را با به‌کار گرفتن برخی خویشاوندان و دختر و برادرش به‌شدت تحت فشار می‌گذاشت تا وادار به تسلیم شود. اما اسماعیل قهرمان هر بار با ایستادگی بر سر پیمانش با خدا و خلق، توطئه سیرک آخوندی را در هم می‌شکست و از آزمایش سرفرازتر بیرون می‌آمد. سلام بر او که بر عهد و پیمانش با خدا و خلق تا به آخر استوار ماند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید حسین کارگر

مشخصات مجاهد شهید حسین کارگر

محل تولد: سبزوار

شغل: سر آشپز

سن: 25

تحصیلات: متوسطه

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

حسین کارگر از سربازان پیوسته به ارتش آزادیبخش ملی بود. در روز ۴مرداد۶۶ در جریان عملیات ارتش آزادیبخش در سرپل‌ذهاب، خود را تسلیم رزمندگان آزادی کرد. 

رفتار و مناسبات مجاهدین برایش دنیای بسیار جدید و جذابی بود. از طرف دیگر به عمق خیانتها و جنایتهای خمینی پی می‌برد و می‌دید این دزد بزرگ اعتماد مردم، چگونه تمام دستاوردهای انقلاب ضدسلطنتی را لگدمال کرده است. به همین خاطر قبل از ابلاغ حکم آزادی، خواستار پیوستن به ارتش آزادیبخش شد. 

به هنگام انتخاب نهایی بین رفتن یا ماندن، دیگر درنگی نکرد. تقاضانامه‌اش را تجدید کرد، لباس شرف ارتش آزادیبخش را پوشید و مسلح به سلاح پرافتخار مجاهد خلق، وارد یکانهای رزمی شد. در عملیات کبیر فروغ جاویدان، حسین در کسوت یک رزمندهٌ آزادی، مشتاق و سرفراز جنگید و در اوج شرف و افتخار به‌شهادت رسید و خون پاکش را فدیهٌ راه آزادی مردم ایران کرد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید پیمان ملتی راد

مشخصات مجاهد شهید پیمان ملتی راد

محل تولد: مشهد

سن: 18

تحصیلات: متوسطه

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

پیمان ملتی‌راد از کودکی با مجاهدین و مبارزهٌ آنها آشنا شد. رژیم خمینی پدرش را سالها در زندان نگهداشته بود و پیمان از کودکی شاهد جنایتهای ضدبشری رژیم بود. پیوسته مترصد این بود که هرطور شده خودش را به مجاهدین برساند. 

در دیماه۶۵ موفق به خروج از ایران شد و پس از مدتی به منطقه رفت و پس از طی دوره‌های آموزشی ابتدا در واحدهای رزمی و سپس در واحدهای آتشبار مشغول به کار شد. روحیه و انگیزهٌ نیرومند، تحرک بالا و عشق و علاقه به رهبری از ویژگیهای برجستهٌ پیمان بود. 

در عملیات مختلف از‌ جمله آفتاب و چلچراغ شرکت کرد. در عملیات فروغ جاویدان این مجاهد پرشور در اوج رزمندگی به‌شهادت رسید و خون پاکش را فدیهٌ رهایی خلق قهرمان ایران کرد. 

او در وصیت‌نامه خود چنین نوشت: «مادرم، پدرم، از صمیم قلب شما را دوست دارم. ‌هنوز قلبم از آن محیط گرم است و در تپش. و این‌بار تپش قلبم و هر ضربان آن را در راستای مسعود و مریم این قلب پرتپش انقلاب نوین ایران حس می‌کنم. و این‌بار قلبم به یاد همهٌ مادرهایی که عزیزترین فرزندان خود را دراین راه دادند می‌تپد. تو نیز از این پس هزاران فرزند خواهی داشت، هزاران فرزند مجاهد. به‌راستی که به گفتهٌ مسعود، شهیدان ما جای اشک ریختن و در غم و اندوه فرو رفتن ندارند. پس هر قطره اشکی را به رود پرخروشی از احساس مسئولیت تبدیل کنید و در دشت بیکران تشکیلات سازمان روان سازید. و باز هر قطره اشکی را به دریایی از خشم و کینهٌ انقلابی تبدیل کنید و به سر مزدوران و خمینی‌صفتان فرو ریزید. باشد تا در آینده‌یی نه‌چندان دور ایرانی آزاد و مستقل داشته باشیم».

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید احمدرضا کاشف‌نیا

مشخصات مجاهد شهید احمدرضا کاشف‌نیا

محل تولد: مشهد

شغل: -

سن: 26

تحصیلات: متوسطه

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

احمد رضا کاشف‌نیا از هواداران سازمان در مشهد بود. او از نوجوانی مجاهدین را شناخت و با آرمان آنان آشنا شد. عواطف عمیق او نسبت به سازمان و رهبری، پیوند او را با مبارزه برای آزادی مردم و میهنش بسیار مستحکم کرده بود. 

احمدرضا در سراسر زندگیش هیچگاه این سلاح را به زمین نگذاشت و در سرفصلهای سرنوشت ساز با ایمان و عشق به رهبری سازمان مراحل خطیر را پشت سر گذاشت. احمدرضا همواره می‌گفت که خود را عضو جدایی‌ناپذیر خانوادهٌ بزرگ مجاهدین می‌داند. آن روی سکهٌ این عشق زلال و بی‌شائبه ، کینه عمیق او به خمینی و ارتجاع بود. 

او با تمام وجود ازخمینی، مزدوران و دژخیمانش متنفر بود و همیشه مشتاق نبرد رویاروی با آنها بود.‌ 

مجاهد خلق احمدرضا کاشف‌نیا در عملیات کبیر فروغ جاویدان با شور و اشتیاق شرکت کرد و دلیرانه جنگید و سرانجام در زمرهٌ جاودانه فروغها به کهکشان شهیدان راه آزادی خلق و میهن پیوست.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید علیرضا آقاعباسی

مشخصات مجاهد شهید علیرضا آقاعباسی

محل تولد: مشهد

تحصیلات: دیپلم

سن: 25

محل شهادت: کرمانشاه

تاریخ شهادت: 1367

«... من علیرضا آقاعباسی فرزند هوشنگ، با سطرسطر جملات زیر گواهی می دهم که سازمان مجاهدین خلق و هدف آن یعنی ایجاد جامعه بی طبقه توحیدی، بر حق است...

هر روز که به پیش می روم، کینه من نسبت به خمینی ضدبشر بیشتر می شود و به ماهیت ارتجاعی و دجالگریش پی می برم. همیشه پیش خود می گویم خوشا به سعادت کسانی که فردای ایران را با مجاهدین خواهند دید. باید قدر آن زندگی را بدانند. دنیای مجاهدین دریای بزرگی است که باید به اعماق آن سفر کرد تا شگفتیهای آن را در اعماق دید...

در زندگیم آخرین آرزویی که داشت دیدار برادر مسعود و خواهر مریم بود که آن هم برآورده شد و الان با سبکبالی تمام آماده هستم تا به مصاف با دجالتری دجال دوران بروم.

به مسعود و مریم بگویید که افتخار می کنم که آخرین دوران زندگی خود را با شما و سازمانتان بودم و در این راه تا آخرین لحظه پیش رفتم...

به مادرم بگویید که واقعا دوستش دارم و از من راضی باشد. مطمئن هستم راضی است. باید بداند که انتخاب این راه به خاطر خود او تمامی مادران در زنجیر بوده است.

مادر، تمامی مجاهدین فرزندان تو هستند و آنها هم مثل من تو را دوست دارند و تو با از دست دادن یک فرزند، دارای هزاران فرزنده شده ای«. وصیت نامه - 7تیر 1367

علیرضا حین تحصیل در ایتالیا با مجاهدین آشنا شد. وجدان بیدارش به او اجازه نمی داد در برابر جنایتهای رژیم خمینی در ایران دست روی دست بگذارد. سه ماه قبل از عملیات فروغ جاویدان خود را به صفوف ارتش آزادیبخش در منطقه مرزی رساند و در فروغ جاودانه شد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

مجاهد شهید عبدالواحد آسکانی

عبدالواحد آسکانی از فرزندان دلیر مردم سیستان و بلوچستان است. او که در منطقه ایی زندگی می کرد که شاهد فقر و رنج روزافزون مردم بود، رهایی از این ستم را در پیوستن به صفوف مجاهدین و آرمان آن یافته بود.
عبدالواحد پس از سال ۶۰ به طور خودجوش در هواداری از مجاهدین دست به فعالیت سیاسی و افشاگرانه زد. اما به زودی پی برد که بدون وصل ارتباط با سازمان نمی‌تواند آن چه را که در درونش می خواست جامه عمل بپوشاند.
در سال ۶۳ از ایران خارج شد و از طریق انجمنهای هوادار مجاهدین با سازمان ارتباط برقرار کرد و مسئولیتهای مختلفی را به عهده گرفت. در سال۶۶ به منطقه مرزی رفت و در یکانهای رزمی به کسب آموزش نظامی برای شرکت در عملیات پرداخت.
این مجاهد دلیر در عملیات فروغ جاویدان دلاورانه جنگید و خونش را فدیه رهایی خلق و میهنش کرد.
در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است:
«... با ایمان و اعتقاد به خطوط استراتژیک، ایدئولوژیک و سیاستهای سازمان مجاهدین خلق ایران، با آگاهی درخواست اعزام به منطقه نموده ام...
هیچ مانعی را که بر سر راهم جهت رسیدن به صفوف رزمندگان در منطقه باشد، تحمل نخواهم کرد. در این راه عزمم را جزم نموده ام. این راه را با آگاهی برگزیده‌ام و تا آخرین قطره خونم بدان وفادار خواهم ماند...».

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96